سفارش تبلیغ
صبا ویژن


زندگی همینه خداحافظ

رها در آسمان تو

درختان سر به فلک کشیده

دستان به آسمان رفته رها در باد درختان باز تو را می جویند

باز تو را می خواهند ، باز نوای دلتنگیشان به آسمان خواسته

شاخه های خشکیده درختان در زمستان نیز تو را می خوانند

باز تو را می جویند آنها تمنای وصال تو را با دستان بی برگشان می جویند

می جویند تو را هر چند در خاک هستند

هر چند پایشان را خاک اسیر ساخته

هرچند از خاک رهایی ندارند

اما دستانی دارند که تا اوج آسمانها رفته

دستانشان را تا آن بالا بالا ها رسانده اند

آنها تو را می جویند

هر صبح به امید تو سر بر آسمان می نهند

هر شامگاهان به امید فردای تو شب را به صبح می رسانند

آنها ترسی ندارند از باد و باران که بشکند دستان پر مهرشان را

آنها به امید تو دستانشان را تا اوج آسمانها افراشته اند

دستانشان را در باد رها ساخته اند

آنها می دانند هر چقدر بالاتر روند به تو نزدیکتر خواهند بود

آنها از هم سبقت می گیرند تا زودتر تو را ببینند

آنها خود را در آسمان آبی رها ساخته اند

آنها آسمان را مال خود کرده اند

کسی یارای رقابت با آنها را ندارد

می بینی ، خواستن تو ، آنها را به کجا رسانده

روزی زیر خاک سرد

روزی درون خاک پست

روزی در خاک درون بذر نهاده بودیشان

ولی آنها نخواستند ماندن در این خاک پست را

آنها نخواستند این خاک سرد را

آنها اوج را می خواستند

آنها دیگر تنومند شده اند

مهر تو آنها را عزت داده

آنها دیگر عزیز هستند پیش تو

آنها پیش تو هستند آنها در آسمان تو هستند .


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/26ساعت 1:0 صبح توسط مهدی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 فال حافظ - فروشگاه اینترنتی - قالب وبلاگ